آرشیو اردیبهشت ماه 1402

فرش هاي دستبافت و ماشيني

رشد ۱۲.۳ درصد تولید فولاد ایران در بین فولاد سازان جهان

۸ بازديد

در ماه اکتبر ۲۰۲۰ (مهر و آبان ماه ۹۹) رشد تولید فولاد خام ایران به مرز ۲۸ درصد رسیده و ۱۲.۶ درصد بیش از مدت مشابه سال قبل افزایش تولید داشته است و این امر در مدت ۱۰ماه سال جاری میلادی صورت پذیرفته است و بدین ترتیب ایران در بالاترین رتبه فولادسازان جهان قرار گرفت.

با توجه به آخرین آمار انجمن جهانی فولاد در حالی که متوسط رشد تولید فولاد خام در دنیا طی ۱۰ ماه سال جاری میلادی منفی دو درصد بوده است، ولی در ایران با رشد ۱۲.۶درصدی، نزدیک به ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تن فولاد تولید نموده است. تولید فولاد خام ایران از ابتدا تا پایان اکتبر (مهر تا آبان ۹۹) به 2 میلیون و ۶۶۰هزار تن رسید که ۲۷.۹ درصد بیش از عملکرد ماه مشابه سال گذشته میلادی است.

کاهش دو درصدی تولید فولاد خام جهان تا پایان اکتبر

مجموع تولید فولاد خام ۶۴ کشور تولیدکننده عضو انجمن جهانی فولاد در ماه اکتبر امسال به ۱۶۱.۸میلیون تن رسید که هفت درصد بیش از تولید ماه مشابه سال ۲۰۱۹ است، تولید چین از این رقم ۹۲میلیون تن ثبت شد. مجموع تولید ۱۰ماه امسال به یک میلیارد و ۵۱۱ میلیون تن رسید که دو درصد کمتر از تولید دوره مشابه سال گذشته است. حدود ۸۷۴ میلیون تن از این رقم سهم تولیدات چین بود.

 ژانویه تا پایان اکتبر (دی ماه ۹۸ تا آبان ۹۹) تولید فولاد اتحادیه اروپا با افت ۱۶.۷درصدی، C.I.S (کشورهای مستقل مشترک الامنافع)، با کاهش ۱.۹درصدی، امریکای شمالی با تنزل ۱۷.۴درصدی، آمریکای جنوبی با افت ۱۲.۴درصدی و اقیانوسیه با کاهش ۱.۸درصدی همراه شد. در مقابل تنها آسیا با متوسط افزایش ۱.۴درصدی و خاورمیانه با رشد ۸دهم درصدی تولید مواجه شدند.

براساس آخرین آمارهای سرپرست پیشین وزارت صنعت، معدن و تجارت، ظرفیت تولید زنجیره فولاد کشور از ۱۲۳ میلیون تن در سال ۹۲ به ۲۳۰ میلیون تن در سال ۹۹ رسیده است. میزان تولید شمش فولادی در پنج ماه نخست امسال از سطح ۹ میلیون و ۶۰۷ هزار تن گذشت و در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته افزایش ۱۹ درصدی را ثبت کرد.


https://fooladiran.com/kashan-galvanized-sheet

روند نزولی قیمت‌ها در معاملات مقاطع طویل فولادی (عدم تقاضا برای میلگرد زیر ۱۰ هزار تومان)

۸ بازديد

در روز چهارشنبه ۲۸ آبان در بازار بورس کالا انواع مقاطع طویل فولادی میزبان عرضه ۱۶۹ هزار و ۸۶۲ تن شد که در نهایت عرضه‌ها به ۷۲۱۶ تن از محصولات فولادی پایان یافت.

در بازار بورس معاملات میلگرد در قیمت پایه ۹۹۷۴ تومان به ازای هر کیلو صورت پذیرفت، امروز نیز قیمت پایه میلگرد نسبت به عرضه‌های هفته گذشته ۹.۸ درصد کاهش یافته و قیمت پایه به زیر ۱۰ هزار تومان رسید؛ اما با این حال، در این قیمت نیز میلگرد خریدار نداشت.

ضعف تقاضا به شدت در معاملات مقاطع طویل فولادی مشهود است و نتیجه عرضه‌ها نشان می‌دهد که بخش بزرگی از تقاضا برای مقاطع طویل در ماه‌های گذشته، تقاضاهای سوداگرانه بوده است. در هفته گذشته کاهش قیمت مقاطع طویل فولادی در عرضه‌های هفته جاری را به درستی پیش‌بینی کرده بود. حال نیز باید بگوییم که ضعف تقاضا، کاهش بیشتر قیمت میلگرد را در هفته پیش رو درپی خواهد داشت. عرضه مقاطع طویل در بورس کالا فعلا زیاد است و مشتریان با توجه به وضعیت بازار ارز، هیچ عجله‌ای برای خرید مقاطع طویل فولادی ندارند.

امروز به لحاظ ارزشی، جمعا ۷۹ میلیارد تومان مقاطع طویل فولادی در بورس کالا مورد معامله قرار گرفت.

در جدول زیر نتایج معاملات امروز مقاطع طویل فولادی در بورس کالا را ببینید. اطلاعات معامله نظیر قیمت میانگین، قیمت پایه، میزان تقاضا و … در این جدول قابل مشاهده است.

آیا شیوه نامه جدید فولاد برای سامان ‌دهی بازار یا برهم زدن آرامش است؟

۸ بازديد

در هفته‌های گذشته بازار مصرفی تمام محصولات فولادی شامل طویل و تخت، پایین تر از عرضه بوده و قیمت محصولات بدون رقابت مشخص شده، به طور کلی قیمت جهانی ضربدر متوسط قیمت ارز نیما و در نتیجه آن قیمت در بازار آزاد ریزش زیادی را داشته است، به همین دلیل قیمت بیشتر محصولات فولادی در بازار آزاد مشابه قیمت تمام شده خرید از بورس شده است.

با توجه به شرایط موجود ابلاغ دستور العمل جدید آیا لزومی دارد؟! در شرایط موجود خریداران محصولات فولادی با هدف به دست آوردن درآمد از تفاوت قیمت بورس و بازار آزاد از بازار بورس خارج شده و تنها مصرف کنندگان واقعی اقدام به خرید می کنند.

روند کاهشی نیز در قیمت محصولات تخت با اقدامات صورت گرفته در بازار نیز ایجاد شده است، در این میان شرکت فولاد مبارکه با ثبت سفارش مچینگ برای تولیدکنندگان واقعی کمک به ثبات بازار و کنترل قیمتها کرده است، ولی با اجرای شیوه نامه جدید تمامی اقدامات انجام شده بی اثر خواهد شد.

سوال اینجاست که دولت چرا بدون نظرخواهی از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان زنجیره فولاد و حتی بر خلاف نظر و خواست آنها به تهیه و ابلاغ این دستورالعمل اقدام کرده است. چراکه اجرای این شیوه نامه تاثیرات منفی زیادی بر صنعت فولاد کشور به ویژه محصولات فولادی تخت خواهد داشت که مهمترین  آن به شرح ذیل است:

۱_ با توجه به فرمول سهمیه‌های بهین یاب عملا میزان تولید ورق با میزان تقاضای قابل تامین از بورس برابر شده است و همواره قیمت کشف شده قیمت پایه خواهد بود، بنابراین با کاهش ۷۰ تا ۸۰ درصدی سود در این شرکت روبرو خواهیم بود که در مواردی می تواند حتی با زیان  نیز همراه باشد که باعث زیان سهامداران نیز خواهد شد والبته کاهش شدید ارزش سهام   شرکت نیز اتفاق خواهد افتاد.

۲_ در این شیوه نامه هیچ تفاوتی بین محصولات طویل به عنوان یک کالای تجاری با مصرف عام و کلاف فولادی به عنوان یک کالای صنعتی دیده نشده و حتی شرایط تولید و محدوده‌های وزنی کلاف فولادی تخت یکسان دیده شده است. این در حالی است که یک کلاف فولادی با توجه به عرض و ضخامت می تواند بین ۱۰ تا ۲۵ تن نوسان داشته باشد البته شرایط فنی تولید و  وزن مذاب یک کوره در فولاد مبارکه نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا حداقل باید یک برنامه ۸۰۰ تنی برای خط تولید آماده شود و بر همین مبنا حداقل وزن خرید ۱۱۰ تن در بورس لحاظ شده و اگر حداقل سفارش ۲۰ تن باشد باید ۴۰ سفارش با یک کیفیت و عرض یکسان داشته باشیم تا تولید ممکن شود، اجرای چنین دستوری منجر به کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی تولید فولاد مبارکه خواهد شد؛ البته تاخیر تولید و تحویل به مشتری و افزایش ضایعات و هزینه تولید را هم به دنبال خواهد داشت و در صورت تاکید بر اجرا دولت باید کاهش تولید در فولاد مبارکه را بپذیرد بنابراین این بند برای محصولات تخت باید اصلاح شود.

۳_ الزام به فروش تمام محصولات فولادی در بورس غیر ممکن است و تولید کننده ای مثل فولاد مبارکه را با چالش جدی روبرو می کند، زیرا بخشی از محصولات به علت مغایرت با در خواست مشتری از سفارشات جدا می شود که باید به عنوان محصول انباری به فروش رسد فروش این کالا باید با مذاکره با مشتری انجام شود که اکثر آن از طریق مراکز خدماتی فولاد مبارکه بازاریابی و فروخته می شود؛ فروش این کالا در بورس به علت تنوع زیاد ممکن نیست و اگر بخواهد در بورس عرضه شود باید به صورت سبدی باشد که قطعا تمام محصولات این سبد مورد استفاده خریدار آن نیست و باید بخشی از آن را در بازار بفروشد که بر اساس این شیوه نامه تخلف است؛ بنابراین یا باید این محصولات فروخته نشود و در کارخانه دپو شود و یا اجبارا با تخلف از شیوه نامه خارج از بورس فروخته شود، چنین تصمیمی در مرداد ماه سال جاری  برای اسلب نیز گرفته شده که نتیجه آن دپوی تناژ قابل توجهی اسلب در انبار کارخانجات تولید کننده اسلب شده و با اجرای این شیوه نامه مشکل به سایر محصولات نیز تعمیم داده می شود

  ۴_ در این شیوه نامه مصرف کنندگان خرد به طور کلی نادیده گرفته شده اند و فرض شده با کم کردن حداقل خرید مشکل حل خواهد شد؛ در حالیکه یک تولید کننده کوچک نیاز به ابعاد و کیفیت های متنوع و خاص خود دارد و حتی اگر سهمیه بهین یاب ۲۰ تن باشد با خرید یک کلاف که دارای ابعاد و کیفیت یکسان است نمی تواند کار کند و یا باید کارگاه را تعطیل کند یا به دلالی روی آورد در حال حاضر این کارگاهها  می توانند از طریق مراکز خدماتی  چندین نوع ورق با ابعاد و کیفیت مختلف خرید کنند.

در پایان می‌توان گفت، آنچه مسلم است این شیوه نامه نیز همانند دستورالعمل مرداد ۹۷ به صورت شتاب زده و بدون مشورت با فعالان و کارشناسان زنجیره فولاد تهیه شده است و لازم است اجرای آن به تاخیر افتد تا با کارشناسی دقیق بتواند منجر به رفع مشکلات زنجیره فولاد شود.

نگاهی گذرا بر شیوه نامه

شیوه نامه جدید زنجیره فولاد کشور که توسط دکتر نهاوندیان معاون رییس جمهور در امور اقتصادی ابلاغ شده و  موارد مهمی در آن ذکر شده است.

به موجب ماده 9، صمت مکلف به عرضه سنگ آهن در بورس کالا است و با توجه به کسری عرضه کنسانتره و گندله و آهن اسفنجی در بازار داخلی و اختلاف تا 70درصد قیمت سنگ آهن داخلی و صادراتی، انتظار رشد قابل ملاحظه در قیمت سنگ آهن داخلی میرود. همچنین قیمت پایه شمش 80 درصد قیمت منطقه cis و قیمت پایه میلگرد و ورق گرم و ورق سرد نیز  80درصد قیمت منطقه cis با تسعیر نرخ نیما خواهد بود. (قیمتهای فولاد کشور ضریبی 80درصد از قیمت بین المللی حوزه CIS شده و سقف رقابت باز است. با توجه به الزام 100درصدی تولید در بورس کالا ، قیمتهای داخلی برای محصولاتی از قبیل بیلت میلگرد اسلب که مازاد عرضه در آن وجود دارد به قیمت کف می چسبد. )

هرگونه فروش خارج از بورس ممنوع و به منزله فروش خارج از شبکه محسوب می شود.

وزارت صمت مکلف است که به جهت عرضه مواد اولیه قبل از شمش (سنگ آهن، کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی) در بورس کالا برنامه ریزی کند. همچنین صادرات محصولات زنجیره فولاد منوط به عرضه هفتگی در بورس کالاست.

جهت ساماندهى بازار زنجیره فولاد اجرای سم زدایی درشیوه نامه

۷ بازديد

توضیحات لارم در خصوص عرضه تمام زنجیره فولاد در بورس کالا و تغییر قیمت پایه محصولات برای عرضه محصولات: 

1- در طی 2 ماه آینده ساز و کار اجرایی میشود و زیرساخت های لازم برای آن در نظر گرفته شده است ولی چون در خصوص بازار ایران است باید دانست یک سیب که به بالا بیندازیم خلاصه هزار چرخ می خورد. 

2) بحث تعیین قیمت پایه در بورس کالا برای فولاد با آن بحث قیمت گذاری دستوری متفاوت است. اصل نگرانی این بود که قیمت در بورس کالا با سقف مواجه باشد که در این پیشنهاد سقفی وجود ندارد. حالا قیمت پایه 80درصد قیمت جهانی بر اساس دلار نیمایی است. همکنون به دلیل انتظارات به وجود آمده، تقاضا برای خرید به شدت کاهش یافته مثلا 170هزار تن عرضه بیلت، تنها 30هزار تن تقاضا داشت. خوب حالا اگر وضعیت به همین شکل باشد، این یعنی بخش بسیار مهمی از محصول راهی بازار جهانی می شود و معادل قیمت جهانی معامله می شود اما وقتی قیمت پایه را 80درصد قیمت جهانی با دلار نیما بگذاریم، گویی دلار را 20-25درصد با تخفیف در بورس کالا عرضه کرده ایم لذا تقاضا در بورس کالا تقویت می شود ازین زاویه اگر روی 80 درصد پایه معامله شود که نهایتا 20درصد عرضه، تقاضا وجود داشته و اگر تقاضا تقویت شود هم که دیگر روی پایه معامله نمی شود ازین حیث تعیین قیمت پایه 80درصد به نظر من نگران کننده نیست هرچند که منطق و مبنا ندارد! چرا 80درصد؟ خلاصه نگران قیمت پایه نبایاد بود چون بالانس می شود و میانگین نرخ فروش کل شرکت ها به همان قیمت جهانی نزدیک خواهد بود قطعا.

3) قیمت کنسانتره و گندله درب کارخانه، به ترتیب 95دلار و 125 دلار گزارش شده است. امروز قیمت شمش 450دلار و اسلب 480دلار است. به عبارتی کنسانتره 21درصد بیلت و گندله 27.7 درصد شمش است. در خصوص اسلب این ارقام به ترتیب 19.7درصد و 26درصد است. همکنون در ایران کنسانتره 16درصد و گندله 23.5درصد میانگین نرخ اسلب و بیلت خوزستان است به عبارتی برای شرکت که گندله را به اسلب تبدیل می کرده این ضریب از 23.5درصد به 26درصد رسیده و برای بیلت سازها به 27.7درصد رسیده ازین زاویه شرکتی که گندله را به بیلت تبدیل می کند، تغییر فاحشی در هزینه ها احساس نخواهد کرد خصوصا که انتظار افزایش ضریب وجود داشت اما برای شرکت هایی که کنسانتره خریداری و گندله تولید می کنند، این رشد هزینه اندکی بیشتر احساس خواهد شد.

*فولاد هرمزگان گندله را به اسلب تبدیل می کند.

*کاوه و ارفع گندله را به بیلت تبدیل می کنند.

*فولاد مبارکه نیمی از خوراک خود را تامین می کند
 ودر مقابل سهامدار سنگ آهنی ها است و در سود سرمایه گذاری اثر افزایش هزینه خنثی می شود به عبارتی مبارکه به دلیل تبدیل کنسانتره به ورق و دریافت DPS از ومعادن، کگل و کچاد، در نهایت هیچ تاثیری نخواهد گرفت.

*فخوز با سناباد و فخاس با سنگان، به طور کامل کنسانتره و گندله در اختیار دارند لذا تغییری برای این شرکت ها ایجاد نمی شود.

4) در سنگ آهنی ها، هر شرکتی که مقدار بیشتری کنسانتره می فروخته، رشد بیشتری در سود خواهد داشت چون ضریب کنسانتره در ایران 16درصد و گندله 23.5درصد بود به عبارتی گندله 47درصد گران تر از کنسانتره بود اما حالا فاصله به زیر 30درصد می رسد. در عمل رشد نرخ کنسانتره بسیار بیشتر از گندله است.

*کچاد بخش مهمی از درآمد خود را از محل فروش کنسانتره ایجاد می کند لذا رشد خوبی خواهد داشت.
*کگل مقادیری خاک از کگهر خریداری می کند که طبعا افزایش قیمت خواهد داشت و بخش مهمی از محصول آن گندله است.
*ومعادن، وامید، وسپه هلدینگ سنگ آهنی ها هستند.
*کگهر، کنور، واحیا شرکت های تولید کننده سنگ آهن هستند. واحد گندله سازی کگهر در حال بهره برداری است اما به طور کلی هر 3 شرکت حجم بالایی کنسانتره دارند.
*اپال کانی پارسیان زیرمجموعه 51درصد بانک پارسیان است که با رشد نرخ سنگ آهن ارزش بازار بسیار بالاتری در مقایسه با گذشته می گیرد این مساله روی مارکت بانک پارسیان می تواند اثر مثبت قابل ملاحظه داشته باشد.

5) برای صادرات سنگ آهن، کنسانتره و گندله قرار است که تعرفه سنگینی وضع شود ضمنا عرضه آن ها در بورس کالا روی یک کف قیمتی خواهد بود و طبعا سقف رقابت باز. درصد تعرفه ای که برای زنجیره سنگ آهن وضع می گردد می تواند منجر به عدم رقابت روی این محصول شود به عبارتی انتظار ما این است که قیمت گندله و کنسانتره در یک تناسب خاص از نرخ تعرفه صادرات قرار بگیرد. نمونه این مساله در آهن اسفنجی وجود دارد که مشاهده می کنیم قیمت جهانی آن 280دلار است اما در ایران حدود 45درصد قیمت شمش معامله می شود در حالی که باید 70درصد قیمت شمش معامله شود. به عبارتی لزوما عرضه سنگ آهن در بورس کالا باعث رسیدن نرخ فروش به قیمت جهانی نخواهد شد.

*جمع بندی فولادی: شرکت هایی که کل زنجیره را دارند مثل مبارکه، فخوز، فخاس، هیچ تاثیری از قوانین جدید نمی گیرند. شرکت هایی که گندله را به اسلب تبدیل کنند، تاثیر بسیار ناچیز می گیرند همچون هرمز، شرکت هایی که گندله را به بیلت تبدیل کنند تاثیر اندکی می گیرند(20درصد). بحث تعیین کف قیمت 80درصد یا باعث رقابت در کف می شود و قیمت ها عملا به حدود 90-95درصد جهانی می رسد و یا آنقدر تقاضا ضعیف است که بخش اعظم محصول صادر می شود و میانگین نرخ فروش شرکت فولادی به قیمت جهانی نزدیک می شود.

*جمع بندی زنجیره سنگ آهن: اگر قیمت اسفنجی به قیمت جهانی برسد برای فولادی هایی که اسفنجی مصرف می کنند خبر خوبی نیست اما همین حالا هم اسفنجی در بورس کالا معامله می شود و قیمت آن به جای 70درصد شمش، در حد 40-45درصد شمش است. اگر محصولات وارد بورس کالا شوند، بهترین اثر مثبت را کچاد میگیرد. طبعا واحیا، کنور، کگهر، کگل هم رشد سود را تجربه می کنند اما در تحلیل ها نباید قیمت جهانی را ملاک گذاشت چون با وضع تعرفه بر صادرات، نرخ داخلی زیر جهانی معامله خواهد شد و اینکه می بینید شمش و ورق روی قیمت جهانی معامله می شوند به این علت است که تعرفه صادرات آن ها صفر است.

**نهایتا توجه کنید که قیمت های جهانی شدیدا صعودی است. بیلت 450دلار، اسلب 480دلار، ورق گرم 560دلار، ورق سرد 625دلار! این قیمت ها فاصله با اهمیتی نسبت به میانگین نیمه اول سال دارد.

این خبر بسیار با هیجان در فضای مجازی پیچید اما به مرور خواهید دید که اساسا درصد تغییرات با اهمیت نخواهد بود و طی 2ماه آینده نیز دستورالعمل نهایی می شود و فضا شفاف می گردد. برای تصمیم گیری، تمام موارد بالا را یکبار دیگر مرور کنید.